پارت ۱۳ فصل دوم

داشتم با مهمونا حرف میزدم که صدای پاشنه های کفش کسی که انگار به طرف من میومد و شنیدم.به سمت صدا برگشتم که دیدم ات داره به طرفم میاد.زبونم بند اومده بود.اون اون واقعا زیبا شده بود.
+سلام اقای پارک
=س.سلام خانم کیم
میخواستم دست ات و بگیرم و ببرمش سر یه میز تا باهاش حرف بزنم که میا اومد و دستشو دور دستم حلقه کرد.به ات نگا کردم قشنگ میتونستم بغض و تو چشاش ببینم.
ویو ات
داشتم با جیمین حرف میزدم که میا اومدو دستشو دور دست جیمین حلقه کرد.بغض کرده بودم.واقعا دلم نمیخواس این صحنرو ببینم‌.بیشتر از این میترسیدم که نکنه از میا خوشش اومد و منو دیگه دوس نداره.اون حتی دست میا رو پس نزد.
÷پس شریک جیمین تویی درسته کیم ات
+ب.بله خودمم
÷من پارک میام همسر قانونیه پارک جیمین
+خ.خوشبختم
÷هوم ات تو ازدواج کردی؟
+ن.نه
÷او میدونی ازدواج قشنگه مگه نه عشقم
عشقم اون الان به جیمین من گف عشقم.این کلمه باعث شد که بغضم بیشتر بشه.
کم مونده بود که بغضم بترکه با حرف بابای جیمین متوقف شدم.سرمو بالا اوردم.
/بچه ها شما چرا اینجایید برید برقصید دیگه
=چیی
/پسرم باید برقصی دیگه با همسرت[با لحن دستوری]
موزیک پخش شد و جیمین و میا شروع کردن به رقصیدن..
چند دیقه دیگه پارت بعدم میزارم
دیدگاه ها (۱)

پارت چهارده فصل دوم

خب خب برگشتم دوستان

عکس موچیم برا جشن سالگرد ازدواج فیک وقتی خودش زن داشت

پارت دوازده فصل دوم

پارت ۲۳ویو ات تو اون مهمونی کلی شیشه خون بود که حالمو بهم زد...

پارت ۲۹جیمین: ببین میدونم درد داری ولی باید تحمل کنی چون نمی...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۵#

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط